همه این ۲۱ شهید فرزندان من هستند
تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۷۵۱۵۱
همشهری آنلاین - موژان فدایی: کسی نمیدانست چه خبر شده است. همه ترسیده و به خیابانها آمده بودند. صدا آژیر همه شهر را پر کرده بود. کمکم شهر رنگ و بوی تازه به خود گرفت. بچهها یکشبه بزرگ شدند و آنچه را تا آن روز نشنیده بودند، به چشم دیدند. جنگ شده است. رژیم عراق به خاک ایران حمله کرده و مدعی است بهزودی به پایتخت را خواهد رسید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نخلستانها در آتشروزهای عجیبی بود. مردم از هر قومیت و زبانی یکدل شدند و در کنار هم ایستادند تا مقابل دشمن بایستند. خوزستان زیر توپ و موشک و خمپاره گرفتار شده و دلیرمردان از سراسر کشور راهی خاکی شدند که نخلستانهایش به آتش کشیده شده بود. مرد و زن تفنگ در دست از خانههایشان دفاع میکردند و جان میدادند. احمد هم مانند همه جوانان این خاک نتوانست راحتی منزل پدری را به جاندادن در راه وطن ترجیح دهد. سال ۶۰ بود که در برابر چشمان گریان مادر راهی کردستان شد و سه ماه بعد هم خبر شهادتش را به خانوادهاش دادند. احمد آقا معلم دینی بود. حقوقش را به مستمندان میداد و به خانوادهاش کمک میکرد.
زندگی در کنار جوانان شهید محله۳۳ سال از شهادت شهید احمد ازگلی میگذرد و پدر این شهید متصدی مقبره شهدای سوهانک شده است و هر روز بر سر مزار نخستین فرزند خود و ۲۰ شهید دیگر سوهانک حاضر میشود و زندگی خود را در کنار جوانان شهید محله میگذراند.
خانهای از جنس عشقوارد خانه میشویم، خانهای ساده و با صفا با میزبانی خوش رو و مهربان. مادر شهید احمد ازگلی با لبخندی که نشان سالها ایستادگی او است، از پسر خود میگوید: احمد آقا معلم بود. زمانی که قرار بود به جبهه اعزام شود، زودتر امتحانهای بچههای مدرسه را برگزار کرد. همیشه میگفت باید بروم و دِین خودم را ادا کنم. قبلاً یک دفعه دیگر هم رفته بود و برای جبهه اقلام خوراکی برده بود.
مادر این شهید بزرگوار ادامه میدهد: ۱۳رمضان رفت و ۱۱ شهریور سال ۶۰هم شهید شد. احمد آقا تنها سه ماه جبهه بود. یک ماه پادگان امام حسین(ع) بود و دو ماه هم مناطق عملیاتی و در کردستان شهید شد. تنها سه روز مانده بود تا مأموریتش تمام شود و برای کلاسبندی بچههای مدرسه به تهران بر گردد.
ایستادگی از انقلاب تا جنگاین مادر شهید از فعالیت فرزند خود میگوید: احمد آقا متولد ۱۳۳۸ بود و فقط ۲۲ سال داشت اما با وجود این سن کم خیلی فعال بود. زمان انقلاب هم اعلامیه و نوارهای سخنرانی امام را پخش میکرد. یک روز عکس امام(ره) را که در پاریس بود، آورد و گفت امام بهزودی به ایران میآید. خیلی شوق و شور انقلاب را داشت.
همسایهها به من میگفتند که آخر احمد را میگیرند و میبرند. نگذار اینقدر فعال باشد اما من هیچوقت اعتراض نکردم و اجازه دادم راهش را انتخاب کند. جوانان محل میگفتند که شهادت احمد نیش ترمزی بود برای بچههای سوهانک و به ما خیلی چیزها یاد داد.
پدر هم راهی جبهه میشودحاج حیدر بعد از شهادت فرزندش به جبهه میرود و در اینباره میگوید: من هم سال ۶۲ به جبهه رفتم و در منطقه عملیاتی سوسنگرد مستقر بودم. ۲۱ شهیدی را که در سوهانک داریم، تمام اینها را خود من از معراج شهدا آوردم و در قبر گذاشتم. از این تعداد فقط سه تن را غسل دادیم و بقیه را با همان لباس رزم دفن کردیم. احمد آقا را هم نتوانستیم غسل دهیم.
افتخارم جارو کردن مقبره شهدا استحاج حیدر از کار این روزهای خود میگوید: حالا ۳۳ سال است احمد آقا رفته و من در این مدت تمامی کارهای مقبره شهدا را انجام میدهم. افتخار میکنم زیر دست و پای این بچهها رو جارو میکنم. کار دیگری که از دستم بر نمیآید. هر روز صبح به مقبره میروم و ظهر به خانه میآیم و عصر میروم و غروب باز میگردم.
وی از ماندگاری خود در گلزار شهدا میگوید: این بچهها هستند که من را ۳۳ سال در این مقبره نگه داشتهاند. یک روز که به مقبره نمیروم خجالت میکشم. حتماً باید روزی یک بار بروم و موقع برگشتم خداحافظی کنم. همه از بچههای همین جا هستند. همه را میشناسم. نمیتوانم از آنها دور باشم. آنها هستند که هر روز در کنارشان زندگی میکنم.
در واقع جای خالی احمد آقا را با گلزار شهدا رفتن پر کردهام. بعد از ۳۳ سال هنوز هم با لذت به گلزار میروم و آنجا را آب و جارو میکنم. تک تک درختان گلزار را خودم کاشتم. همه این ۲۱ شهید مانند فرزندان خود من هستند و کار کردن برایشان افتخار من است.
گلزار شهدا آرامش من استحاج حیدر ازگلی میگوید: زمانی که صبح به آنجا میروم این حس رو ندارم که اینها ۳۳ سال است رفتهاند. انگار هنوز هستند و حضور دارند. گویا همین شب گذشته با هم بودیم و حرف زدیم. حساب نمیکنم اینها شهید شدند و دیگر کنار ما نیستند. وقتی گلزار هستم نه در فکر خانهام نه کار و نه هیچ چیز دیگر. تنها و تنها دلخوشی من گذراندن زندگی در کنار این بچهها است. در کنارشان آرامش دارم و روزگار میگذرانم.
غبارروبی گلزار شهدای سوهانکهمراه حاج حیدر به گلزار شهدا میرویم. جوانان دستمال بر دست در حال غبارروبی گلزار هستند و مزار شهدا را با گلاب میشویند. پرچم ایران بر مزار شهدا پهن میکنند و گل بر سنگ قبر جوانان وطن میگذارند. از پیر و جوان همگی آمدهاند. شیرینی به دست و فاتحهخوان پای در جایی میگزارند که مقبره جوانان شهید محلشان است. جوانانی که پای در راهی گذاشتند که امروز افتخار هر ایرانی باشند. همه گرد مزار شهدا جمع میشوند. فاتحه میخوانند و یادشان را زنده میکنند. کمکم خانواده شهدا هم میآیند و بر سر مزار فرزندان خود مینشینند. خانوادههایی که تمامی سهمشان از جوان خود سنگ قبری است که نام شهیدشان بر روی آن نوشته شده است.
دیدار آخر با پدرحاج حیدر ازگلی پدر شهید احمد ازگلی از دیدار آخر خود میگوید: وقتی رفت دیگر نیامد تا پیکرش را تحویل دادند. من ۹ شهریور به پادگان ابوذر رفتم و کنارش ماندم. برای خواهرش نامه نوشت. گفتم کی میای گفت ۱۱ شهریور میآییم برای کلاسبندی بچهها. من تصمیم گرفتم بمانم تا بر گردد. من تا ۱۲ شهریور هم در پادگان ماندم اما خبری نشد. ۱۵ شهریور به تهران رسیدم و دیدم خانواده ناراحت هستند و گفتند دو نفر دنبال شما آمدند.
همان روز بچههای محل گفتند احمد مجروح شده و او را به بیمارستان شهدا بردهاند و در راه هم کمکم گفتند شهید شده است. بچههای محل نتوانسته بودند در معراج شهدا احمد را شناسایی کنند و روزی هم که من رفتم از روی لباسهایش و نشانههایی که روی تنش داشت، او را شناختم. روز ۱۷ شهریور هم احمد آقا را دفن کردم.
-------------------------------------
منتشر شده در همشهری محله منطقه یک به تاریخ ۱۳۹۳/۷/۱۹
کد خبر 739767 برچسبها محله منطقه ۱ همشهری محله شهید تهرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: جشنواره فیلم فجر محله منطقه ۱ همشهری محله شهید تهران خود می گوید گلزار شهدا حاج حیدر احمد آقا بچه ها ۳۳ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۷۵۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شهرداریها متصدی حفظ و نگهداری گلزار شهدا هستند
استاندار کرمان گفت: متصدی حفظ و نگهداری گلزار شهدا شهرداریها و دهیاریها هستند.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از کرمان و به نقل از روابط عمومی استانداری کرمان، محمدمهدی فداکار امروز _شنبه هشتم اردیبهشت_ در شورای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، با بیان اینکه ضرورت دارد تا اداره کل میراث فرهنگی استان نسبت به ثبت آثار دفاع مقدس اقدام کند، اظهار کرد: در خصوص یادمان شهدای گمنام باید مکانیابی خوبی انجام شود. وی با تأکید بر اینکه در صورت درخواست دستگاهها جهت تدفین شهید گمنام، اعتبار لازم برای ساخت یادمان شهید نیز دیده شود، افزود: نمادها باید حفظ شود، لذا در نقاطی که لشکر ۴۱ ثارالله عملیات انجام داده است نیز یادمانها احداث شوند. استاندار کرمان در ادامه با اشاره به ابلاغ اعتبار چاپ و نشر کتاب شهدا از محل شرکتها و بانکها در سالجاری، صریح کرد: پیشنهاد میشود در این زمینه پروژهها تعریف، مشخص و با مدیریت بنیاد حفظ آثار کار انجام شود. وی ادامه داد: بر اساس برنامهریزی، جلسات مکرر و انجام کارهای حقوقی، تصدی حفظ و نگهداری گلزار شهدا بر عهده شهرداریها و دهیاریها است؛ البته جایگاه اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران در این طرح محفوظ است و شهرداریها متصدی حفظ و نگهداری گلزار شهدا هستند. کد خبر 748577